«رفیق هم رفیق قدیم. دست که می داد با آدم.» با یکی از دست ها کناره ی عبای سیاهش را گرفته بود و با یکی کتاب هایش را به بغل زده بود و با دست ذهن همین جمله را نگه داشته بود. رسید خانه.با یکی از دست ها کلید را چرخاند و دیگری کتاب ها را داشت هنوز و سومی جمله را. پاها از نعلین درآمدند و رفت داخل. «سلام» و خانم: «سلام». دست داد با همسر. گرم ِ گرم. و دست سوم هنوز گرفته بود جمله ی «رفیق هم رفیق قدیم.» را.
حدیث: امـام باقر (ع ) فرمود: چون دو مؤ من بهم برخورند و با هم دست بدهند، خدا دستش را میان دست آنها گذارد و با آنکه رفیقش را بیشتر دوست دارد مصاحفه کند.
اصول کافی/ باب المصافحة/ حدیث2